- ۰ نظر
- ۲۶ آذر ۹۳ ، ۱۸:۵۷
یک نفر دکتر اطریشی موسوم به آف شنیدر، وقتی که حکایتِ نان های طهران را شنیده، برای این که مینای روی دندان نرود و دندان ها ضایع نشود، غلافی از فولاد برای دندان اختراع کرده. با استعمالِ این غلاف، دندان حُکمِ آسیایی را پیدا می کند که قوّه چهار اسب دارد و سنگ و چارکه و کلوخ را به خوبی خورد می کند.
آدرس: لازارت گاسه فنگو هیلاشتال نمرهء 21.
کتاب هایی هستند که اگر کسی با آن ها چنان که باید سر کند، یعنی جانمایه یِ اندیشه یِ آن ها را زندگانی کند، نقشی ناسِتُردَنی بر روان آدمی می گذارند، زیرا سر-و-کارِ آن ها با جانِ آدمی ست. این گونه کتاب ها نه کتابِ «معلومات» اند که عقلِ آدمی را خوراک دهند نه «ادیبات» که حس و عاطفه را برانگیزانند، بلکه جانِ آدمی را بیدار می کنند و با او در سخن می آیند. جان آدمی برتر از عقل و احساسِ اوست و آن گرهگاهی ست که در آن عقل و احساس با هم می آمیزند و به مرتبه ای والاتر برکشیده می شوند. و در آن مرتبه است که جانِ بیدار پدیدار می شود که با جهان از در سخن در می آید و مشکل او نه چیزهای ِ گذرایِ جهان و رمزمرّگیِ زندگی بلکه مسأله یِ جاودانگی و بی کرانگی ست؛ رازِ هستی ست. چنین کتاب ها می خواند دری به رویِ جاودانگی و بی کرانگی باشند و انسان را از تنگنای جهانِ روزمرّه یِ احساس و کوته بینیِ عقلِ خودبنیاد برهانند. کتاب های مقدّس چنین اند و کسی به جانمایه یِ کلامِ شان راه می برد که جان اش در پرتوِ آن کلام به روی جاودانگی و بی کرانگی گشوده شده باشد. چنین گفت زرتشت نیز چنین کتابی ست، جانی که این جا در این کتاب زبان به سخن می گشاید سخت درگیرِ همان مسایلی ست که هر جانِ گشوده به روی جاودانه و بی کرانه با آن روبه روست. از این رو، کلامِ پرطنینِ شاعرانه و پیامبرانه یِ آن بساهنگام لحنِ کتابِ مقدسِ یهودا-مسیحی را دارد و سخت درگیر با آن است. درگیری آن با انسانِ مدرن و روحِ مدرنیّت و پیام آوری ای که برای گذار از آن می کند، آشکارا جنگ و گریزِ آن را با روحِ تاریخ و تمدن اروپایی نشان می دهد.
به همین دلیل، چنین گفت زرتشت کتابی ست ژرف اثرگذار. کتابی که می توان عمری را با آن سر کرد، به آن عشق ورزید، پیوسته به آن روی آورد و از آن گریخت. امّا کسی که جان اش با جانِ کلامِ آن درآمیخت، دیگر دشوار از داریره یِ نفوذِ آن بیرون می تواند رفت.
دراین مقاله فروم برای نخستین بار سخن از کاستی های الگو شده فرهنگی بمیان می آورد که بایستی از روان نژندی فردی و آسیب شناسی بهنجاری تمیز داده شوند. دو پاراگراف از این مقاله در کتابش جامعه سالم 1955 (Chapter 2) گنجانده شده است.
International Erich Fromm Society, Vol. 3: Arbeit - Entfremdung - Charakter, Munster: LIT-Verlag, 1994, pp. 231-237.
Translated into Persian by Reza Esmailpour Stockholm, September 2003
نویسنده: اریک فروم
مترجم: رضا اسماعیل پور
تاریخ علم تاریخ احکام اشتباه آمیز است. این احکام اشتباه امیز هرچند که نشانگر پیشرفت اندیشه اند در عین حال دارای کیفیتی ویژه اند و آن باروری آنهاست. در ضمن آنها اشتباهات محض نیستند بلکه گفتار هایی هستند که حقیقتشان به سبب تصورات نادرست پنهان مانده و در قالب مفهوم های ناپسند و اشتباه گنجانده شده اند. آنها تصورات عقلینی هستند که در بردارنده بذر راستی اند و با تلش پیوسته بشر برای کسب دانشی درست و عینی در باره انسان و طبیعت به رشد و شکوفایی می رسند. بسیاری از مفاهیم ژرف انسانی و اجتماعی ابتدا در افسانه ها و داستانهای جنّ وپری بررخی دیگرد اندیشه های متافیزیکی و برخی نیز درفرضیات علمی که نادرستی انها پس از یک یا دونسل اثبات شده تجلّی پیدا کرده اند.